تاریخ: یکشنبه 92/9/17
مثل آهن شدم انگار یه تیکه از یه سنگِ سخت
نگام ثابت به دیواره
شب و روز گوشه ی این تخت
دارم می میرم از غصه یه بغضی تو گلوم مونده
یه شب آتیشی از حسرت
همه اشکامو سوزونده
دلمتا لب پُرِ حرف ه برای دَر، واسه دیوار
هوای تازه تر می خوام
شبیه عطرِ گندمزار
کاش اینجا بود دوتا دستات نمی تونم بخوابم باز
********************
بگیر این وحشتو از من نمی خوام راهو برگردم
نمی دونم چه سالی بود که رویاهامو تَر کردم
مثل آهن شدم انگار تو می گی محوِ پروازم
یه پیله می کنم امشب
شاید پروانه شم بازم
............................
نظرات ()